یه اثر زخم بزرگی را رو پهلوش نشونم داد و گفت:
حدودای سال 1320 جنوب غربی کرج با است میرفتم یه گله آهو دیدم, یکی شونو دنبال کرج .آهو در مسیرش به یه دیواره پرچین چوبی رسید خیز زد که از رویش بپرد ولی نتوانست و وسط چوبها فرود آمد و چوبها به بدنش فرو رفت.
آهو در حال مردن بود. من با چاقو سرش را بریدم که ناگهان, اسبم با دندان پهلویم را گاز گرفت و زخم شدید و کندگی ایجاد کرد, من از هوش رفتم, کسانیکه از دور مرا دیدند(پسر بزرگ خان منطقه بودم) آمدند و مرا برای درمان برند, وقتی به هوش آمدم موضوع را گفتم ولی علتش را که چرا اسب اینکار را کرد, نمی دانستند.
خلاصه مدت طولانی زخم من خوب نشد و نهایتها پزشکی از تهران آمد و پوست را از طرفین کشید و بخیه و ...
45 روز بعد که سرپا شدم دیدم اسبه را در یک جایی انداخته اند که غذایش فقط آب و کاه است, حیوان بسیار لاغر شده , مجددا بردمش خانه ام و رسیدگی کردم تا تقویت شود و ...
همنوع دوستی که نه, حتی حیوان دوستی در حیوانات است, پس به طریق اولی, همنوع دوستی که جای خود دارد.
کنایه به گروه ها و ... ایکه همونوع دوستی را نشر میدهند, که این نه یک ارزش انسانی که بل فقط ارزشی ست در حوزه حیوانیتِ انسان(حتی پایین تر از یک اسب)
ارزشهای حوزه انسانیت انسان(وجه ممیزه انسان و حیوان) بر میگردد به عقیده, و معارف بلند .............. مربوط به خالق
پس بنی آدم اعضا یک پیکرند که در ...
اسبها و سایر حیوانان هم سعدیشون این شعر رو براشون گفته و خوب بلدن و حتی اجراشم میکنن
پس نبین که طرف چقد به دیگران کمک میکنه {که خیلی هم البته خوبه} بل ببین برای چی کمک میکنه که اگر برای رضای خالق باشه ... اونموقس که فرقش با بقیه ای که این کارو میکنن فرق طلا با الماس میشه.