از جمله شامورتی بازیهای انتخاب چهاردهم
گنده پزشک شهرمون با یکی از نوچه هاش اومد و کاسه کوزه محله مونو بهم ریخت و رفت, بغال محل با زمزمه میگفت که آخه محل که جای مستی و لات بازی نیس!
جناب پزشکیان, نامزد جایگاه رفیع ریاست جمهور در مواجهه با کارشناسان فرهنگی ... که ... که ناگهان علی الظاهر شاهد از کوره در رفتن کارشناس همراه ایشان بودیم!
چه کسی مقصر بود؟ کارشناس برنامه مطلب سنگینی را مطرح کرد؟
کارشناس همراه جناب پزشکیان احساسی و ... ضعیف ظاهر شد؟
یا ...
جناب پزشکیان در مقام مدیریت حادثه موفق نبود؟
در این موارد می آیند درصد تقصیر مشخص میکنند که مثلاً فلانی 20% و ... 50% و
ولی نظر من متفاوته!
کارشناس همراه, دکترای جامعه شناس بود , ... لذا میداند که برای تاثیر بر روند انتخابات, جذب رای بیشتر, و ... چه کار کند! بله ایشان تاحدی در سوابقش قانون گریزی دارد ولی اینجا؟
اینجا در قالب یک معترض ظاهر شد برای جذب آرای معترضین؟
قشر منفعل عموماً معترض هم هستند, مهم نیست به چه موضوعی,
پاییز 1401 ساختمان سازی داشتم, قیمت یونولیت سقفی از 65000 تومان به 300 هزار رسید(یکی از مواد تشکیل دهنده اش به علت تحریم کم شد), رفتم بخرم, تولید کننده بشدت معترض بود که آخه این چه وضعیه, دو سه ماه بعد رفتم بخرم قیمت یک سوم شده بود(ظاهرا تولید آن ماده در داخل زیاد شده بود یا ...) باز تولید کننده معترض بود که آخه چرا ...
خلاصه بعضیا(که درصد قابل توجهی از جمعیت ایران هستن) با اعتراض حال میکنن, خُب, در دنیای واقعی موضوع برای اعتراض براحتی در دسترسه, تابستان هوا گرمه, زمستان سرد, بهار باران و پاییز ..., کرایه تاکسی زیاد, اتوبوس و مترو و ..., کرایه خونه, معلم و استاد سخت گیر, مامور نیروی انتظامی بداخلاق, دولت مرد دو پهلو(یادمون نرفته که میگفت "منهم صبح جمعه فهمیدم")
از موضوع دور نشیم, جناب محمد فاضلی جامعه شناس, نقش معترض گرفت که جامعه معترض خاکستری حس کنن اینم از اوناس, لذا به محبوب او رای بدن, ... بقیش همه فیلم و تئاتر بود............. احتمالاً!!!!!!!!
این دیپلمات دوره گرد(ظریفو میگم) دوره افتاده چاخان پاخان میکنه, یه جا رگ گردن باد میده و یه جا اشک نثار میکنه, در محضر 10 میلیون نفر دروغ میگه, بعد میاد در محضر یک میلیون میگه ببخشید(هر حرفی, بعداز گفته شدن, اگه تا چند دقیقه بعدش جواب داده نشه, تاثیر خودشو روی مخاطب میگذاره, حتی اگر یکساعت بعد توسط گوینده تکذیب بشه)
القصه این جماعت کلاش حکایتشون, حکایت درخت عرعره, لامصب از دور خیلی قشنگه ولی از نزدیک بوی گندش بیداد میکنه(قصدم بی احترامی به درخت عرعر نبود که من از قدیم ارادتی هم به عرعر داشته ام).
