دنیای سخن

انشالله, در توسعه شخصیت عزیزان, موثر باشم

دنیای سخن

انشالله, در توسعه شخصیت عزیزان, موثر باشم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

قبلا که تجربه و شناختم کم بود, به اصطلاح رفتارم هیجانی تر بود, اگه یه نامزدی(کاندید میگن بعضیا) هی میگفت: "بگم, بگم", خوشم می آمد!

ولی الان دیگه عقلم اومده کمی سرجاش1 و این رفتارها رو بچه گانه و حتی احمقانه میدونم!

میگی چرا؟ به دلیل اینکه دونستنی ها را میدونیم و این بگم بگم ها بیشتر از اونی که باعث افزایش آگاهی هام بشه, باعث رشد نفرت بین طرفدارها میشه!

الان همدلی بیشتر نیازه یا جنگ و دعوا و دوقطبی و خلاصه نفرت در بین آحاد ملت؟

بگم بگم ها رو میشه جور دیگه ای هم گفت که فقط آگاهی رو بیشتر کنه, نه نفرت رو!

لپ کلام, کسی که دلش آنقدر کوچیکه که نمی تونه یه راز حریفشو توی دلش نگه داره که خیلی هم در عملکردش موثر نیس, میتونه در مقابل بغض و کینه حریف سیاسیش در جایگاه مجلس و اتاق بازرگانی و ... دوام بیاره و از مدار انصاف و عقل خارج نشه و وظایف ملی و بین المللی را بازهم صحیح مدیریت کنه؟

یادش بخیر, رئیسی در مقابل خباثت مجلس در عزل معاون سیاسی وزیر کشور چه عاقلانه عمل کرد؟

موضوعی که با استناد به آن میتوانست حسابی مجلسیان ناصواب رو سکه یه پول بکنه؟ ولی نکرد, نکرد ولی در عوض, ایران را در چشم جهان آنچنان کرد که در مراسم فقدانش دیدیم!

القصه, القصه حواسمون باشه به آدم کوچولوهای دل گنجشکی فرمون را ندهیم که دوباره کشور دستخوش بگم بگم ها میشه, اون هم نه فقط برای ایام انتخابات, بلکه برای 4 و یا حتی به لطف حماقت رای دهنده ها, 8 سال

در کشور سه قوه با لحاظ اصل تفکیک و استقلال وجود داره, مجریه, قضائیه و مقننه

مجریه از همه کیفش بیشتره, کلی پول و قدرت و نفرات زیر دستشن!

شاید به همین دلیله که هرکی میشه رئیسش, هوا ورش میداره که بله من مهمترین آدمم, همه باید چشمشن و به علامت دستم باشه!

شاید, شاید به همین دلیله که از سال 68 که جایگاه نخست وزیری در ایران حذف شد, هر کسی رئیس جمهور شد با تفرعن همنشین بود, یا از اول خودشو بالاتر از بقیه می انگاشت یا بعداز مدتی میشد فرعونکی ... برای خودش

هاشمی که میگفت اصلا وزیر سیاسی نمی خواهم, من خودم یک تنه ...,

خاتمی که در مقابل مردم چشم گشاد میکرد که چرا به مهمونای امریکاییمون بد گفتین

احمدی که اگه میگفتی بالاچشمت ابروس,

روحانی هم که دیگه گفتن نداره

همشون داعیه ریل گذاری برای تغییر دین, شیوه زندگی, سیاست کلی نظام در جهان و ... داشتن

اصلا اعتقاد به تفکیک نداشتن, اینکه تو مجریه هستی, تو نوکری, تو آقازاده نیستی, تو مجری سیاستهای و قوانینی هستی که در جایگاه هایی که قانون اساسی گذارده میشوند, هستی. حتی ممکن است خودنپت در جایی مطابق قانون اساسی رئیس گروهی باشی که به نوعی قانون گذاری میکنند(مثل امنیت ملی یا هیئت دولت یا مجمع یا ... یا ...) ولی این مجوز نمی شه که تو بگی حرف حرف منه و از طرف همشون حرف بزنی!

لذا اینا جلوی ولی فقیه گردن کلفتی میکردن و ولی فقیه هم به شیوه امیرالمومنین, صبر داشت, صبر داشت بر انتخاب ابو موسی بجای مالک, خانه به جای جنگ, قاضی قراردادن شریح دنیا طلب و ...

من معتقدم که نقطه قوت سید ابراهیم, عاملی که باعث شد ظرف سه سال اینقدر موفقت بدست بیاره, بیکاری رو بطور مشهودی کم کنه, ایران رو مرکز تصمیم سازی منطقه بکنه و از قطب های تصمیم ساز جهان کنه, روابط با همسایه ها از دشمنی به رقابت و حتی اتحاد بیانجامه, ایران عضو اتحادهای بزرگ جهانی بشه و ... هر روز زیر ساختی ساخته بشه,  همین بود که سید میگفت من نظریه پرداز نیستم من مجری  و نوکر مرد هستم, نوکر و بیل زن برای دو قوه دیگه هستم(حتی اگر مجلس جلوی پام سنگ بندازه من بازهم مجری قوانینش هستم).

یادمون نرفته حسن روحانی که میگفت بخاطر FATF به ما واکسن نمی دهن, ایشون آمد و با تماس با روسیه, واکسن سرازیر شد و با پیگیریش ایران هم ساخت.

اگر جایی باید تصمیم بزرگ و دردآوری میگرفت مثل روحانی نگفت من صبح جمعه خبردار شدم, در حد صندلی ریاست جمهوری بزرگ بود(علیرغم جثه کوچکش) که کل مسئولیت را بپذیره.

امیر عبداللهیان هم که با عملکردش در اجلاس بغداد, نشان داد که نه مثل وزیر خارجه قبلی جیغ جیغو, پر حرف, داعیه دار بلدبودن سیاست جهانی و نادان انگاشتن دیگران, اهل عمل است! روفت در صف جلو و در عمل اعلام کرد, وزیر خارجه ایران هم طراز ریاست جمهور فرانسه و شاه عرب است. کسیکه از انزوای زمان روحانی ایران را کانون توجه و مرکز تصمیم سازی منطقه کرد.

 

امام جمعه که آمد و نرده ها برداشت

ووو

روحشان شد

سن که میره بالا, از هر طرفش, یه چیزی میزنه بیرون! یکی دندون و یکی فتق! گفتم فتق؟ یکی دیسک و یکی کشاله و یکی ناف!

کدومش راحت تره؟ مبتلا به تره؟ و ... خلاصه توی دفترچه تو اومده؟

اگه بگی همش؟ نمی دونم بهت غبطه بخورم؟ یا خوشحال از اینکه جای تو نیستم؟

آخه نمی دونم ظرفم چقدر توش جا میگیره؟

خدایا شکرت.

راستی, خبر خوش, منهم یکی دوتاشو دارم.

موفق باشید.

دوستی برایم این پیام را فرستاد:(در پیام تصویر سرهنگ جعفر جوانمردی فرمانده نیروی انتظامی بندرانزلی محکوم به قصاص و شهید حسن یوسفی از نیروی انتظامی بود)

زمانیکه قاتل شهید عجمیان‌ها علی وردی ها شهید سلمان و خیل عظیمی از شهدای امنیت راست راست در این شهر می‌چرخند زمانیکه هزار هزار اغتشاشگر عفو می‌شود زمانیکه آنهایی که چادر و عمامه از سر ما کشیدند شامل عفو اسلامی می‌شوند زمانیکه که عدم اجرای قوانین عفاف و حجاب قلب میلیون‌ها مردم حزب‌اللهی را مکدر کرده است و ده ها فرمانده بسبجی و نیروی انتظامی در بازداشت بسر میبرندبه جرم مقابله با اغتشاشگران زمانیکه در میانه‌ی جنگی شناختی امنیتی هستیم ، زمانیکه مقتول کسی بود که حال براندازی نظام و همه ما بود، زمانیکه مقتول اراده نابودی همه ما را کرده بود باور کنید در این میان اگر سربازان کشور اعدام شود خبرش اول همه ما را دق مرگ می‌کند بعد دشمنان را شاد و جری برای توطئه‌های بیشتر می‌کند. در صورت اعدام فرمانده هان انتظامی و بسیجیان ملارد که حکم اعدامشان توسط قضات فاسد قوة قضائیه تایید شده است و چندین نفر از فرماندهان گردانهای تهران نیزدر حال اجرا است وای بحالمان مطالبه عمومی باید تماس با بیت رهبری باشد برای درخواست دخالت حضرت اقا ۰۲۱۶۴۴۱۱ ┅✿💠❀﴾﷽﴿❀💠✿┅ رسانه باشید و مطالبه کنید سکوت حرام است . 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 ↯ دستگیری نیوز

و من هم پیام زیر را فرستادم:

سلام، در پیام فوق چند نکته وجود دارد که آدمی را نگران میکند، اول قاتلانی که راست، راست میچرخند شاید مجازاتشان کمتر از انتظار بوده ولی لفظ راست راست، فقط ایجاد یاس از حکومت است و نکته بعدی، لفظ قضات فاسد، و نکته دیگر که مهمتر است اینکه سعی شده طرف مقابلی را که کلید دستش است و ظاهرا نقش اصلی را در اینگونه اعدامها دارد رهبری است. به نظر میرسه که هدف، آماده سازی تقابل با جمهوری اسلامی و رهبری در اردیبهشت است. انشاالله که من اشتباه میکنم

طرف میره خودشو نامزد میکنه برای.. برای چی؟ بعیده, ولی, ... ولی, شاید برای خدمت به بنده های خدا, به نیت رضای خدا!

خُب, ثوابش اُون بالا بالاهاس

من هم میرم رای بدم, انشاالله برای رضای خدا که یه مصلح رو وارد مجلس کنم! خُب ثوابش بالاس.

ولی اگه اون برای منم خودش و من(من-من-من- ... من) هم فکر کنم که بیام یه کاری برای مملکت بکنم!

کلاه هر دو مون پس معرکس(معرکه است)!

مناسبتها پشت هم ردیف شدن, ماه رجب با لطافتش, بهمن با غیرتش و شعبان, ... چه معنویتی!

تا میایی, بری توی خلسه, که یه هویی یاد غزه میافتی! خدایا مردم غزه را کمکشون کن

خدایا, درد و داغ غزه بسیار ستگین است و دل مرا را خرد کرده است.

هیچ پناهی جز دامن تو نیست.

خدایا غزه را نجات ده.

پروردگارا, حیثیت, توانایی و هر آنچه که ظالمان دنیا دارند, مضمحل بفرما.

به برکت و آبروی اهل بیت(علیهم السلام)

دفعه قبلی گفتم که سکوت اونا ناشی از مشغله شیطون بوده در اثر طوفان الاقسی

ولی بعداز دو ماه شیطون بر گشته سر کارش و دوباره همون داستانای قدیمی "آهای کجایین مردم ایران ... شما بنزین ندارین , چون همش داره میره برای حماس و حزب الله و ..."

به نظرتون برای چند درصد باور کننده های قبلی هنوز این حرفا براشون باور پذیره؟

گفت: حس میکنی فضای مجازی آرامش پیدا کرده؟

گفتم: آره, خُب مگه چیه؟

گفت: تعجب نمی کنی؟ چرا؟ مگه چه اتفاقی افتاده؟

گفتم: نمی دونم, شاید واقعا موضوع خاصی رخ نداده و پیگیریهای قبلی باعث شده اوضاع درست بشه و مشکلات تموم بشه! راستش بگم نمی دونم بهتره, نمی دونم.

گفت: آهان, آسمون ریسمون نباف, بگو نمی دونم تا بگم, علتش درگیری منشا ساخت شایعات و تحلیل های کثیفه, الان اسرائیل بشدت (با عرض پوزش) عن و گوه فاطی کرده و بدلیل صدمه شدید اطلاعاتی وارده, قدرت هماهنگی عوامل داخلی و هدایتشون و ... نداره.

گفتم: بهتر نبود بگی آب و روغن قاطی کرده؟

گفت: حالا..., ضمناً حالا میتونی هرچی دلت خواست به اسرائیل و عوامل داخلیش, سلبریتی های دوزاری و اصلاح چیای بی وطنِ منافق بگی, جیک نمی زنن, چون احساس بی پناهی میکنن!

گفتم: ولی به نظر من هیچ وقت ضعیف کشی پسندیده نیس! حتی ...

 

دقت کردین از 15 شهریور(حمله حماس به صهیونیستها) اخبار زرد در باره دست اندر کاران اداره کشور کم شده؟

قبلا هر یکی دو روز, یه خبر پخش میشد که مثلا فلانی اختلاس کرده یا فلان جا یه بی گناهی رو  نیروی انتظامی یا ... یا ... یا ...

خلاصه  ...

ولی الان دیگه ........... !

چرا؟

نکنه ناشر یا مادر خرج همه این داستانا صهیونیست بوده؟ و الان که خودش درگیره که نکنه تنبونش کنده شه, 2دستی دس به تنبونه و داره میدوه؟

 

پیدا کنید پرتقال فروش روووووووووووووووووو.