شدت

گفتم تعداد افراد بالای 50 سال چن نفره, مثلا یه میلیارده, خوب همه اینا در این 50 ساله, هر روز غذا خوردن ولی بعضیاشون عشق غذان, چهارتا حرف میزنه, دوتاش از غذاس, طعم, رنگ, مزه و ...

حالا داستان کرونام اینطوری شده بعضیا رعایت میکنن, ولی زندگیشون, علایقشون, تعاملاشون معمولیه, با حفظ مسایل بهداشتی اولیه,

امّاااا بعضیا کرونایی افراطی شدن! ماسک+دستکش+نقاب+ تاحدودیم حبس در خانه و ... بعدم میگه این حکم عقله!

رفتار اینا مث همون شکم پرستا, چندش آور و حال بهمزنه! اینطور نیس؟

کرونا درون آدمارو آشکار کرد, اینطور نیس؟

احترام

گفت همه عقاید محترمه و من به همه عقاید احترام میگذارم.

گفتم خیلی اشتباه میکنی، بگو عقاید سه دسته‌اند، دسته‌ای مزخرف وباید با اونا مبارزه کرد، دسته‌ای خنثی، ولی حق یکی است و اون باطله که الوانه ، ولی پیروان همه عقاید محترم هستند، چرا که ظرفیت‌ها متفاوته.

وظایف ذاتی

توی پیاده می رفتم, هر 40~50 متر یا کمتر, هر 7~8 متر که می رفتم, یه مانع بود که مجبورم میکرد برای گذز, وارد خیابون بشم, پیش خودم گفت شهرداری که کارش فقط پول جواز گرفتن و مدیریت جمع آوری زباله و فضای سبز نیس, آرایش شهری و منجمله همسان سازی پیاده روها هم هس! چرا موقع پایانکار اینارو لحاظ نمیکنه؟ ...

بعد گفتم حتماً برای اینکار شهرداری نیاز به مصوبه شورای عالی شهردارسازی  یا ... یا شاید شورای شهر داره!

آخه ممکنه برای یه چیز به این سادگی و دم دستی, اختیار نداشته باشه؟ بعیده! ولی ممکنه! 

چرا قوانین بگونه ای نیستن که هر واحد و سازمانی تمامی حوزه کاری خودشو خودش مدیریت کنه؟.......... چی گفتم, خودمم نفهمیدم چی گفتم!