فاجعه
دیروز صبح, داشتم توی یه خیابونِ آروم با نمایی پاییزی راه میرفتم که یه پراید با راننده ای حدود 23 ساله, اُومد کنارم, آدرس داروخونه پرسید راهناییش کردم, حس کردم میخاد چیزی بگه و خواسته ای داره, ولی خجالت میکشه!
مخلس کلام, بعداز حدود نیم ساعت متوجه شدم که:
دانشجوی ترم سوم معماری بود, متاسفانه شدیداً دچار خود ارضایی!
خیلی جا خوردم! فک نمیکردم تا این حد ...!
توی دانشگاه همکلاسیاش داغون؟ توی خیابون وضع زنا داغون, اینم امکان ازدواجُ نداره؟
چه کسی مقصره؟ نه نه که همه مون مقصریم؟ بهتره بگم: چه کسی مقصر تره؟
خانون چیز که فتح الفتوحش شده دخترای فجیعو بفرسته توی ورزشگاها؟ یا مجلسی که یه سنگ دیگه میخاد بندازه توی راه ازدواج؟ بانکا که ... انگار وام ازدواجشون کمر اقتصاد کشورُ میشکنه؟ علمامئن که در ساده سازی ازدواج کوتاهی کردنُ هنوزم میکنن؟ مطبوعات که ول معطلن و اینقد پرتن که باید گُف به دیوونه و خلُ چل که امیدی نیس؟ صدا و سیما که براش زن شده عروسکی با لبهای قرمز چشای چیزُ ...
شمارشو گرفتم با چنتا پزشکم صحبت کردم, امیدوارم بتونم براش کاری کنم! انشالله
